جدول جو
جدول جو

معنی عصا زدن - جستجوی لغت در جدول جو

عصا زدن
در حال راه رفتن با عصا، ته عصا را بر زمین زدن
تصویری از عصا زدن
تصویر عصا زدن
فرهنگ فارسی عمید
عصا زدن
(خَ خوا / خا تَ)
با تکیه دادن سر عصا بر زمین حرکت کردن. رفتن با تکیه دادن عصا بر زمین
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صلا زدن
تصویر صلا زدن
آواز دادن مردم را برای طعام خوردن یا انجام دادن کاری
خواندن و دعوت کردن به چیزی یا امری، صلا دادن، صلا گفتن، صلا در دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قفا زدن
تصویر قفا زدن
پس گردنی زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صفا زدن
تصویر صفا زدن
خوشباد زدن خوشباد گفتن خوش باش زدن خوش باد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
بانگ دادن آواز دادن کسی را نامیدن و احضار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلا زدن
تصویر صلا زدن
آواز دادن برای طعام و جز آن دعوت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقب زدن
تصویر عقب زدن
سپختن پس زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علم زدن
تصویر علم زدن
نصب کردم علم برافراشتن بیرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفا زدن
تصویر قفا زدن
پس گردنی زدن: دایه را قفا می زدند و دشنام می دادند
فرهنگ لغت هوشیار
رده بستن صف زدن صف آرایی کردن: هر کجا زلف او مصاف زند زشت باشد که نافه لاف زند... (حدیقه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفا زدن
تصویر صفا زدن
((صَ. زَ دَ))
خوش باد گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
Incense, Perfume
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
Beckon, Call
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
faire signe, appeler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
encenser, parfumer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
अगरबत्ती जलाना , इत्र लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
इशारा करना , पुकारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
wierook branden, parfumeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
hacer señas, llamar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
wuiven, roepen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
incensare, profumare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
incensar, perfumar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
räuchern, parfümieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
fare cenno, chiamare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
incensar, perfumar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
acenar, chamar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
palić kadzidło, perfumować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
палити ладан , парфумувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
kiwać, dzwonić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
кивати , кликати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
winken, anrufen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
поманить , звонить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عطر زدن
تصویر عطر زدن
окуривать , душить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صدا زدن
تصویر صدا زدن
melambaikan tangan, memanggil
دیکشنری فارسی به اندونزیایی